با نگاه به سبک زندگی امام علی علیهالسلام، میتوان به بهترین نکات برای رسیدن به زندگی بهتر و سعادتمند رسید، در این اینفوگرافیک به نکاتی از شیوه زندگی حضرت امیر المومنین علیهالسلام در زندگی با حضرت فاطمه زهرا (س) میپردازیم.
با نگاه به سبک زندگی امام علی علیهالسلام، میتوان به بهترین نکات برای رسیدن به زندگی بهتر و سعادتمند رسید، در این اینفوگرافیک به نکاتی از ساده زیستی امیرالمومنین (ع) میپردازیم.
سخن از خدیجه، سخن از یك دنیا عظمت و پایدارى و استقامت در راه هدف است. به حق قلمفرسایى در باره كسى كه خداوند بر او سلام و درود فرستاد، بسى مشكل است. اما به مصداق «مالا یدرك كله لا یترك كله»، به بررسى گوشههایى از شخصیت و زندگى این بزرگ بانو مىپردازیم:
حضرت خدیجه 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد. خانوادهاى كه خدیجه را پرورش داد، از نظر شرافت خانوادگى و نسبتهاى خویشاوندى، در شمار بزرگترین قبیلههاى عرب جاى داشت. این خاندان در همه حجاز نفوذ داشت. آثار بزرگى و نجابت و شرافت از كردار و گفتار خدیجه پدیدار بود.
خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش بودند. پدرش خویلدبن اسد قریشى نام داشت. مادرش فاطمه دختر زائد بن اصم بود.
حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمود: «وقتى خدیجه از دنیا رفت، فاطمه كودكى خردسال بود، نزد پدر آمد و گفت: «یا رسول الله امى»؛ مادرم كجاست؟
پیامبر سكوت كرد. جبرئیل نازل شد و گفت: خدایت سلاممىرساند و مىفرماید: به زهرا بفرما، مادرت در بهشت و در كاخ طلایى كه ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند، جاى دارد.
حضرت خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران كمنظیر بود. او به فضیلت اخلاقى و پذیرایىهاى شایان بسیار معروف بود و بدین جهت زنان مكه به وى حسد مىورزیدند.
دخترت خویلد در سجایا و كمالات اخلاقى زبانزد و نمونه بود و به حق، ایشان كفو خوبى براى پیامبر بود. بىتردید مىتوان گفت كه این سجایا و فضایل اخلاقى سبب شد تا خدیجه براى همسرى پیامبر اكرم شایسته شمرده شود. طبق روایات، او براى پیامبر(صلی الله علیه و آله) یاورى صادق بود.
پیامبر اكرم با كاروان تجاری خدیجه كبری برای تجارت میرود و در این هنگام بود كه حضرت خدیجه با مقامات معنوى حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) آشنا شد و آن دو غلامى كه براى تجارت همراه پیامبر فرستاده بود، مطالب و معجزاتى كه از وى دیده بودند، براى خدیجه نقل كردند. خدیجه فریفته اخلاق و كمال و مقامات معنوى پیامبر شد. البته او از یكى از دانشمندان یهود و نیز ورقة بن نوفل، كه از علماى بزرگ عرب و خویشان نزدیك خدیجه به شمار مىرفت، درباره ظهور پیغمبر آخرالزمان و خاتم الانبیا مطالبى شنیده بود. همه این عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را به همسرى خود انتخاب كند.
بارها شده که منتظر تماس کسی بوده ایم یا انتظار از راه رسیدن مسافری را کشیده ایم و سعی مان این بوده است که خانه را مطابق میل و آنطور که آن عزیز دوست دارد تزیین می کنیم. حال که این روزها منتظر ولی خدا هستیم چقدر خانواده را مهیای ورود ایشان کرده ایم.
این هفته در روز نهم ربیع الاول، روز آغاز امامت امام زمان(عج) بود. طبق روایات فردا هم جمعه است، روزی که ایشان ظهور خواهند کرد. در مطلب قبل گفتیم برای اینکه امام زمان، امام هر لحظه و زمان ما شود، با حضرت مهدی(عج) ارتباط شخصی داشته باشیم،هر صبح و شب به ایشان سلام بدهیم،درباره ایشان مطالعه کنیم و در فضای خانه نام ایشان را زنده نگه داریم. در این مطلب به رفتارهایی که باید داشته باشیم، اشاره می کنیم. ما سالهاست که منتظریم و همیشه می گویند انتظار درد سختی است و اما در این چشم به راهی چقدر به شاخص های مدنظر حضرت عمل کرده ایم تا بتوانیم از یاران ایشان باشیم.
گفتوگو با محمد بحرانی، صداپیشه جنابخان
عشق و علاقه مرا به خندوانه کشاند
کمتر کسی تصور میکرد که شوی شبانه تلویزیون با ورود یک شخصیت عروسکی رنگ و بوی تازهای بگیرد و اینچنین جای خودش را در خانههای مردم باز کند. جناب خان، با آن لهجه آبادانیاش اما در کمترین زمان ممکن به یکی از محبوبترین شخصیتهای عروسکی تبدیل شد و این روزها خیلیها خندوانه را به خاطر مزهپرانیهای دوستداشتنی جنابخان میپسندند. محمد بحرانی که اغلب مخاطبان تلویزیونی صدای او را با شخصیت عروسکی ببعی در مجموعه کلاه قرمزی میشناسند، این بار با جنابخان به اوج موفقیت رسیده و این روزها بیشتر از بازیگران سینما و تلویزیون مورد توجه عموم قرار گرفته است. با محمد بحرانی درباره موفقیت و تسلط کم نظیرش در کار صداپیشگی گفت و گو کردیم.
فرزند صالح بهترین ثمره یک زندگی است. آنچه برای یک پدر و مادر اهمیت دارد. این است که نسبت به تربیت فرزندان خود توجه خاصی داشته باشند و در تربیت آنها کوشا باشند، مشکلات زندگی و مشغله کاری آنها باعث نشود که از توجه به تربیت آنها غافل شوند.
«پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودهاند: «فرزند صالح، گلی از گلهای بهشت است. پس لازم است که پدر و مادر در شادابی و شکوفایی گلهای آسمانی خانه کوشا باشند.»
امام خمینی در مورد تربیت فرزند حساسیت و دقت فراوانی داشتند.
ایشان به یکی از فرزندان خود که از شیطنت بچه خود گله میکرد میگفتند: من حاضرم ثوابی را که از تحمل شیطنت او میبری باثواب تمام عبادات خودم عوض کنم و عقیده داشتند که بچه باید آزاد باشد، تا وقتی که بزرگ شد آن وقت باید برایش حدی تعیین کنند.
همچنین فرمودند: «با بچهها رو راست باشید تا آنها هم رو راست باشند، الگوی بچه پدر و مادر هستند. اگر با بچه درست رفتار کنید بچهها درست بار میآیند. هر حرفی را که با بچهها زدید به آن عمل کنید. »
در زندگی مشترک امام خمینی رحمه الله همکاری در کارهای منزل بسیار برجسته و قابل توجه است.
خانم حضرت امام رحمه الله میگوید چون بچههایشان شبها خیلی گریه میکردند و تا صبح بیدار میماندند امام شب را تقسیم کرده بودند؛ یعنی مثلاً دو ساعت خودشان از بچه نگهداری میکردند و خانم میخوابیدند و دو ساعت خود میخوابیدند و خانم بچهها را نگهداری میکرد.
امانتداری و رازداری
یکی از عوامل مهم که در تحکیم و قوام هر خانواده نقش مؤثری دارد، امانت داری و رازداری بین زن و شوهر است.
آنچه زن وشوهر از همدیگر میدانند رازهایی است که در حفظ آن باید تلاش کرده و بدون رضایت دیگری آن را بازگو نکنند.
نمونه بارز این صفت اخلاقی را در زندگی خصوصی امام خمینی رحمه الله میبینیم و متوجه میشویم که اعتماد و اطمینان حضرت امام رحمه الله به همسرشان بسیار زیاد بود. فرزند ایشان نقل کرده: «هنگام تبعید امام به ترکیه مهر خودشان را که حساسترین و مهمترین چیزها برای یک روحانی سرشناس محسوب میشود به همسرشان سپردند. ایشان بدون آنکه به ما یا دیگران حرفی در این مورد بگوید از آن نگهداری کردند تا وقتی که امام از ترکیه به نجف مشرف شدند، از آنجا پیغام کتبی فرستادند که مهر را توسط فردی که نامش را در آن پیغام ذکر کرده بودند به نجف ارسال دارند و تازه متوجه شدیم که حضرت امام چنین امانت سنگینی را به همسرشان سپردهاند.»
نویسنده: سيد محمد حسني
مردم تمام مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا را آب و جارو کردند و گل ریختند. هواپیمای امام که نشست قرار نبود کسی روی باند برود. فقط شهید مطهری و آیت الله پسندیده (برادر امام) داخل هواپیما رفتند و با امام به داخل سالن آمدند. امام چهار پنج دقیقه پیام کوتاهی به مردم دادند و فرمودند: " وعده ی ما بهشت زهرا."
زمانی که در تدارک مراسم استقبال از امام بودیم رانندگی ماشین امام به عهده من گذاشته شد.
ازدحام زیادی بود، امکان خارج شدن امام از داخل جمعیت نبود. من به حاج احمد آقا (فرزند امام) گفتم که امام را دوباره به باند ببرید تا همان جا سوار ماشین بشوند. امام با حاج احمد آقا برگشتند و من سریع با بلیزر از در ورودی باند وارد شدم. وقتی امام سوار ماشین شدند و حرکت کردیم بیرون فرودگاه ماشین های اسکورت و موتورسوارها با آرایشی که از قبل مشخص کرده بودیم مستقر شده بودند.
روح حاکم بر زندگی دوران پیغمبر(ص) معنویت و سادگی است.
آن بزرگوار مردم را به سادگی، قناعت، صرفهجویی و عدم تجملات تشویق میکردند و خود نیز همینگونه بودند.
تأکید میکردند که حداقل امکانات برای همه باید باشد و دست کسی بهروی کسی دراز نباشد. پیغمبر(ص) در عین اینکه برای مردم حق یک زندگی خوب را قائل بودند، اما از دلبستگی و تعلق خاطر داشتن به دنیا پرهیز میدادند؛ اینکه مبادا مظاهر دنیا آنها را مجذوب کند. این سبک حتی در جهاد پیامبر(ص) نیز جلوهگر است، پیامبر(ص) عربی را که به غارتگری خو کرده و در فرهنگش تجاوز و قتل و غارت و غنیمت گرفتن مرسوم بوده، به «احدی الحسنیین» (یکی از خوبیها) سوق میدهد که یا پیروزی در راه اسلام است و یا شهادت در راه خدا.
از خوبیهای پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) قدردانی نشد
امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «رسول خدا(ص) از کسانی بود که از خوبیهای او قدردانی نشد، در حالیکه نیکیهای او بر قریشی و عرب و عجم جاری بود. آیا کسی پیدا میشود که خوبیهای او به مردم بیش از خوبیهای رسول خدا به مردم باشد؟».
امام در ادامه میفرمایند: از خوبیهای ما اهلبیت هم قدردانی نشد و همینطور برگزیدگان از مؤمنین که از خوبیهای آنها هم قدردانی نمیشود. این کلام امام بدان معناست که زیباییهای زندگی و سیره پیغمبر را آنچنان که بود، به مردم نشان ندادند. درباره سادهزیستی پیغمبر(ص) نقلهای بسیاری وجود دارد. مشهور است که در اتاق ایشان یک تشک یا زیرانداز بیشتر نبود که وقتی فردی وارد میشد، حضرت آن را برای مهمان میانداخت و خودش بدون زیرانداز مینشست و اگر میهمان قبول نمیکرد که پیامبر(ص) بدون زیرانداز و خودش با زیرانداز بنشیند، آنقدر پیامبر(ص) اصرار میکرد تا وی قبول کند و بر روی زیرانداز بنشیند.
حدیث نبوی دیگر ناظر به سبک زندگی نبوی دیگر «اللّهم احینی مسکیناً و امتنی مسکیناً و احشرنی فی زمرة المساکین» است؛ یعنی خدایا مرا مسکین زنده بدار، مسکین بمیران و در زمره مسکینان مرا محشور بگردان! این گفته بهاین دلیل است که انسان اگر داراییهایی داشته باشد ــولو از راه حلال باشدــ در روز قیامت برای حساب و کتاب معطلی دارد، تا چه رسد به اینکه از راه حرام باشد.
از همین روی پیغمبری که سرآمد خلقت است از خدا میخواهد که نداشته باشد تا راحت و بدون معطلی رد بشود. چون در روز قیامت حساب و کتاب باید دقیق پس داده شود، هرچه بیشتر داشته باشیم حساب و کتابش نیز بیشتر خواهد بود، مانند صف نانوایی که کسی که پنج قرص نان میخواهد باید در صف معطل شود، ولی کسی که یک نان میخواهد بدون صف راحت میگیرد و میرود.
در قیامت هم همینطور است و پیامبر(ص) از آنجهت این احادیث را میفرمایند که آنجا معطلی نداشته باشند.
امروز، جمعه 8 ربیع الاول مصادف است با سالروز شهادت امام حسن
عسگری (ع). هر چند همه ی ما تا حدود زیادی با شخصیت این امام بزرگوار آشنا
هستیم، اما شاید کمتر فرصتی جهت آشنایی با اندیشه های ناب ایشان برایمان
ایجاد شده باشد.
امام حسن عسگری(ع) همواره بر ضرورت خیرخواهی در حق دیگران تاکید داشتند و در حدیثی می فرمایند: «خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا شَیْءٌ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ الْإِخْوَان، دو خصلت است که بالاتر از آن چیزی نیست، ایمان به خدا و خیرخواهی و دلسوزی برای برادران و خواهران ایمانی» (تحف العقول عن آل الرسول، ص ۴۸۹).
مفهوم خیرخواهی هر چند ریشه در تاریخ بشریت دارد اما همزمان با ایجاد جوامع انبوه که منجر به گسست روابط عمیق روحی و عاطفی ناشی از شناخت نزدیک و جایگزینی روابط انبوه معمولا سطحی و ظاهرا صمیمانه شده است، به نظر می رسد لازم است در عرصه ی رسانه های جمعی تلاشی جدی برای ترویج این ارزش اخلاقی در سطوح مختلف جامعه صورت پذیرد.
این روزها دوباره تصویر پسربچهای هفت هشت ساله بیشتر جلوی چشمانمان میآید.
پسربچهای که در 19 دی دو سال پیش در خیابانهای تهران یتیم شد. علیرضا احمدی روشن این روزها در سوگ دومین سالگرد عروج پدرش مصطفی مینشیند و این بهانهایست تا ما دوباره یادمان بیاید که راه روشنی که احمدی روشنها در آن قدم زدند هنوز رهرو میخواهد.
به همین مناسبت بخشهایی از یکی از دست نوشتههای شهید مصطفی احمدی روشن که
توسط خانواده او در اختیار رجانیوز قرار گرفته را در ادامه میتوانید
بخوانید.
همین چند خط شاید بتواند مشخص کند که چرا مصطفی لایق شهادت بود و جانش یارای عبور از معبر تنگ شهادت را داشت.
در مراسم نمازجمعه تهران پیش از خطبه ها آیت الله محمد تقی فلسفی با اشاره به نقش روحانیت در انقلاب گفت: مگر مصدق جرات داشت در برابر شاه بایستد اما این فقط امام است که در مقابل شاه ایستاد.
وی در ادامه به دلایل فرستادن سه صلوات پس از نام بردن از امام خمینی پرداخت و اظهار داشت: یک صلوات برای نفی شیطان بزرگ آمریکاست،
صلوات دیگر برای نفی صهیونیست که شیطان کوچک است،فرستاده می شود .
و سوم هم برای نفی ملی گراها و گروهک های ضد انقلاب فرستاده می شود.(1)
1-اطلاعات ، 20 دی 1359 ، صفحه 2
|
|
مادرش حضرت رباب (علیها سلام) است که با هم در واقعه کربلا حضور داشتند و 19 ساله بود که پدر و بستگان خود را در آن صحرا از دست داده و اسیر شد و همراه با اسرای کربلا به کوفه و شام رفت و از آن پس وی راهی مدینه شد.
به نقل از منابع تاریخی در روایتی امام حسین (ع) این فرزند خود را شبیه به مادر بزرگوارشان حضرت زهرا (س) دانستهاند.
اسامی دیگر آن بانوی بزرگوار را "آمنه"، "امینه"، "امامه" و "امینه" دانستهاند و "سکینه" لقب ایشان است که از سوی مادر برایش انتخاب شد.