«مادر کافی» بهتر از «مادر کامل» است
راستش
قرار است در این مطلب از نقش مادر در زندگی و چگونگی ایفای این نقش به نحو
احسن بگویم اما پیش از آن می خواهم به مادر خودم که تمام جوانی اش را وقف
من کرد، بگویم: «مادرم! لطفا در این دوران میانسالی کمی هم به سلامت و
شادابی خودت فکر کن.» و فکر می کنم که این زبان قال من، زبان حال خیلی از
شماهایی که تقریبا هم سن و سال من هستید هم باشد...
در
گذشته، اصطلاحی به نام «مادر کامل» برای نشان دادن نهایت خوبی و کمال یک
مادر به کار می رفت. مادر کامل، مادری بود که تقریبا بیشتر زندگی خود را
وقف فرزندش کرده باشد. این در حالی است که امروزه، دیگر اصطلاح مادر کامل،
مناسب نیست و اصطلاح دیگری به نام «مادر کافی» جایگزین آن شده است. این
مادر کافی، مادری است که علاوه بر رسیدگی به امور فرزند، به زندگی شخصی
خودش هم نظارت دارد تا بتواند فرزند بهتری تربیت کند. مادر کافی، به مادری
که به اندازه کافی خوب باشد یا بد نباشد هم گفته می شود. تغییر سبک زندگی و
فرهنگ جامعه، باعث ایجاد تغییرهایی در زنان و اولویت بندی های آنها در
زندگی هم شده و به همین دلیل هم نگاه جامعه از سوی مادر کامل به سمت مادر
کافی کشیده شده است.

اولویت های زندگی زنان جابه جا شده
متاسفانه
یک بخش فرهنگی در جامعه ما وجود دارد که حتما تمام خانم ها و آقایان باید
ازدواج کنند اما بالا رفتن سن ازدواج به ما نشان می دهد که دیگر ازدواج و
تشکیل خانواده، جزو اولین اولویت یک خانم در جامعه امروزی محسوب نمی شود.
سخت شدن شرایط اقتصادی هم باعث شده که دیگر برخی از آقایان نتوانند به
تنهایی چرخ زندگی را بچرخانند و وابسته به کار کردن همسرشان باشند. با این
حساب، اولویت کار کردن برای خانم ها هم در جامعه امروزی، پررنگ تر از جامعه
سنتی است. کاهش تمایل به داشتن فرزندان زیاد، بالا رفتن اهمیت حفظ سلامت
روانی، جسمانی و همچنین حفظ زیبایی ظاهری هم برای زن امروزی، بیشتر از زن
سنتی مطرح است. سطح توقع های خانم ها و آقایان هم از نوع زندگی و رابطه
زناشویی تغییر کرده است؛ یعنی داشتن رابطه زناشویی به عنوان ابزاری برای
ابراز صمیمیت بین همسران امروزی از اهمیت بیشتری برخوردار است و آنها این
رابطه را هم به نوعی در زندگی شان مهم می دانند و نه فقط برای باروری.
البته ناگفته نماند میزان محبت مادر دیروزی و امروزی هیچ تفاوتی نکرده است و
مادر مدرن امروزی، درست به اندازه مادر دیروزی بامحبت است و برای حفظ
زندگی اش زحمت می کشد، چه بسا که زحمت و مسوولیت مادر امروزی که بار کار
بیرون از خانه را هم به دوش می کشد از مادر دیروزی بیشتر و سنگین تر هم
باشد.
بچه ها نباید تنها اولویت زندگی مادران باشند
پس
از تولد فرزند، نقش مادری هم به سایر نقش های یک خانم اضافه می شود و این
دیگر به هنر او بستگی دارد که چطور بتواند به خوبی از پس تمام نقش هایش به
گونه ای برآید که هم خودش از نظر روانی آسیب نبیند و هم بتواند زندگی
مطلوبی داشته باشد. طرز تفکر افراد در زمان گذشته این بود که وقتی خانمی
بچه دار می شود، باید تمام اولویت های زندگی اش را نادیده بگیرد و از آنجا
که فرزند از بیشترین اولویت در زندگی یک زن برخوردار است، باید تمام وقت او
صرف رسیدگی به امور بچه یا بچه ها شود. در این صورت، خیلی از توانایی های
یک زن، فدای مادر بودن او می شود و شاید این مساله در کوتاه مدت برای مادری
مهم نباشد اما به طور حتم در آینده، او افسوس روزهایی که تمام موقعیت های
خوب درسی یا کاری را برای بزرگ کردن فرزندش از دست داده می خورد. مادر
کامل، عملا به فرزند خود هم آموزش می داد که وقتی در آینده پدر یا مادر شد،
او هم باید تمام زندگی و وقتش را صرف فرزندش کند. این در حالی است که
امروزه ثابت شده یک مادر کامل که کم کم زن بودن و همسر بودن خود را فراموش
می کند، دیگر نمی تواند مادر خوبی هم باشد. چرا؟ زیرا نمی تواند به خوبی به
همسر خود رسیدگی کند و به این ترتیب باعث ایجاد مشکلاتی در روابط بین خود و
همسرش و ایجاد تشنج در جو خانواده می شود. از طرف دیگر، چون نقش زن بودن
خود را هم کنار گذاشته، بنابراین نمی تواند به ادامه تحصیل، اشتغال به کار،
ورزش و زیبایی اش هم برسد و در نتیجه نمی تواند الگوی خوبی هم برای فرزندش
باشد. به همین دلیل امروزه گفته می شود فرزند نباید تنها اولویت زندگی یک
مادر باشد. در غیر این صورت، یک مادر کامل فرزندش را به شدت به خودش وابسته
می کند و این پیغام را به او می دهد که اگر تو هم در آینده یک مادر یا پدر
کامل نباشی، فرزندت آسیب خواهد دید. وابستگی شدید بچه به مادر، اعتماد به
نفس پایین و از دست دادن استقلال او، یکی دیگر از عوارض مادر کامل بودن
است.
زن بودن را فدای مادر بودن نکنید
مادر
کافی، مادری است که بتواند برای رسیدگی به امور همسر، فرزند، خانه و حتی
فعالیت های اجتماعی و تفریح خود به اندازه کافی وقت بگذارد. به طور کلی،
مادری که بتواند از نظر جسمانی و روانی خودش را در شرایط سالم و مطلوبی نگه
دارد، می تواند مادر خوبی باشد. خانم ها برای حفظ سلامت روانی خود نیاز به
شادابی، زیبایی و سالم بودن دارند. چنین مادرانی هستند که می توانند الگوی
مناسبی برای فرزندان خود باشند و اعتماد به نفسشان را روز به روز بالاتر
ببرند. معمولا زمانی که بچه ها بزرگ می شوند، از مادران کامل این سوال را
می پرسند که چرا آنها هم مانند مادر بچه های دیگر، تحصیل کرده یا شاغل
نیستند یا در هیچ فعالیت اجتماعی شرکت نمی کنند. ممکن است در این باره
مادران پاسخ بدهند که من تمام زندگی ام را صرف بزرگ کردن تو کردم و با این
جواب که مگر بقیه مادرها، نتوانستند در کنار کار و تحصیل فرزند خود را هم
بزرگ کنند، مواجه شوند. در این صورت است که یک خانم، افسوس روزهای گذشته را
خواهد خورد و به خاطر پیشرفتی که نداشته، در برابر همسر و فرزند خود احساس
کمبود اعتماد به نفس خواهد کرد. در این مورد باید گفت که برای حفظ نقش
مادری و زن بودن، حمایت همسر از اهمیت بالایی برخوردار است. گاهی فشارهای
اجتماعی و فرهنگی، باعث قرار دادن بالاترین اولویت زندگی به بچه ها می شوند
و این فشارها به مادران می گویند که به جای کار و تفریح باید زندگی را وقف
بچه ها کنند وگرنه مادر خوبی نیستند. در صورتی که اولویت زن بودن هم به
اندازه مادر بودن، دارای اهمیت است و از خودگذشتگی بیش از اندازه برای بچه
ها، در نهایت به ضرر خود بچه ها و زندگی مشترک خانم ها تمام می شود. گاهی
مادران با کنار گذاشتن نقش های مختلف زندگی مانند همسرداری، حفظ زیبایی،
کار، تحصیل، تفریح و ورزش، عملا پشتوانه دیگری جز فرزند برای خود باقی نمی
گذارند و به همین دلیل به شدت به فرزندشان وابسته می شوند و پس از بزرگ شدن
و به استقلال رسیدن او، احساس تنهایی و از دست دادن پشتوانه شان را هم می
کنند.
بین زن بودن و همسر بودن تعادل برقرار کنید
مادر
کافی، می تواند هم مادر باشد، هم زن باشد و هم همسر. تمامی خانم ها پیش از
ازدواج، فقط نقش زن بودن را دارند. آنها به عنوان یک زن، درس می خوانند،
کار می کنند و به امور شخصی شان می پردازند. همین خانم ها بعد از ازدواج،
نقش همسری را هم بر عهده می گیرند و در صورتی در زندگی شان احساس موفقیت و
شادی می کنند که بتوانند تعادلی بین نقش های زن بودن و همسر بودنشان ایجاد
کنند. گاهی در فرهنگ ما اینطور به یک خانم القا می شود که پس از ازدواج
باید نقش زن بودن خود را کنار بگذارد و یک همسر تمام عیار باشد. یعنی دور
دوست، ورزش، کار، تفریح و رسیدن به سر و وضع و زیبایی اش را خط بکشد و
کاملا در اختیار زندگی جدید و همسرش باشد. این در حالی است که زندگی و
شرایط امروزی، دیگر چنین چیزی را برای زن و مرد نمی پذیرد و داشتن همسر یا
فرزند و خانواده، تنها اولویت یک زن در دنیای مدرن محسوب نمی شود. بد نیست
بدانید هم خانم ها و هم آقایان، حق داشتن حریم خصوصی، حتی پس از ازدواج هم
دارند. یعنی یک خانم می تواند پس از ازدواج، هم به خصوصیت زن بودن خودش
توجه داشته باشد و هم نقش همسری اش را فراموش نکند. همانطور که گفتیم،
موفقیت زمانی به دست می آید که یک زن یا مرد بتواند بین نقش ها و خواسته
های مختلف زندگی اش، تعادل مناسبی برقرار کند و مثلا نگوید که چون کار برای
من در اولویت قرار دارد، پس همسر و خانواده ام برای من از اهمیت خاصی
برخوردار نیستند. به طور کلی، داشتن رابطه زناشویی و عاطفی خوب، انجام دادن
کارهای خانه با کمک همسر، رفت وآمد با خانواده خود و همسر و رسیدگی به
امور زندگی، می تواند در کنار نقش زن بودن یک خانم قرار بگیرد و زندگی اش
را مطلوب تر کند.
تفریح و کار هم باید جزو اولویت های زندگی مادر باشند
بچه
از زمان تولد تا ۲ سالگی به شدت به حمایت مادر نیاز دارد. از ۱۸ تا ۲۴
ماهگی که بچه ها نیاز عاطفی و فیزیکی به مادر دارند، باید نقش مادری در
اولویت زندگی یک خانم قرار بگیرد. البته به هیچ عنوان در این دوران از نقش
همسر بودنتان هم غافل نشوید تا همسر شما احساس دوری و تنهایی نکند. این در
حالی است که توصیه می شود پس از ۲ سالگی فرزند، خانم ها به نقش های پیش از
مادرشدنشان برگردند و دوباره نقش زن بودنشان را که گاهی فراموش می شود،
ایفا کنند. تحصیلات، شغل، زیبایی ظاهری، ورزش و حفظ سلامت جسمانی، دوری از
بیماری های مختلف، فعالیت های اجتماعی مانند کار و فعالیت های خیریه و
تفریح کردن، می توانند جزو نقش های زن بودن یک خانم در کنار ایفای نقش
مادری و همسری او باشند. متاسفانه در فرهنگ ما اینطور جا افتاده که یک مادر
حق تفریح ندارد. در صورتی که تفریح هم جزو اولویت های زندگی هر فردی از
جمله مادرهاست و هیچ کس حق محروم کردن آنها از این حق و اولویت زندگی شان
را ندارد. هویت اجتماعی، جزئی از نقش زن بودن یک خانم محسوب می شود و زمانی
که یک خانم در نقش مادری خود غرق شود و تفریح، کار و فعالیت های اجتماعی
اش را کنار بگذارد به طور حتم رفته رفته هویت اجتماعی اش را هم از دست می
دهد.
دکتر حامد محمدی کنگرانی/روانپزشک، مشاور خانواده و ازدواج، عضو کمیته رسانه و کمیته رواندرمانی انجمن روانپزشکان ایران
منبع: پایگاه اطلاع رسانی سلامت ایرانیان