*متولد شیراز
من در اسفند سال 1305 هجری شمسی در شیراز در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم پدر و پدربزرگم تاجر بودند و خانواده ما عشق و گرایش قابل ملاحظه و خوبی به مذهب داشتند، هر چند نه روحانی بودند و نه روحانیزاده.
پدرم علاقه زیادی به آیات قرآن داشت، در دورانی که در مدارس ابتدایی تحصیل میکردم، گاهی شبها مرا به اتاق خودش فر میخواند و به من میگفت: ناصر! کتاب «آیات منتخبه» و ترجمه آن را برای من بخوان (این کتاب مجموعه آیاتی بود که توسط بعضی از دانشمندان انتخاب شده بود و در زمان رضاخان در مدارس به عنوان «تعلیمات دینی» تدریس میشد) من آیات و ترجمه آن را برای او میخواندم و او لذت میبرد.
*مادر بزرگ مرجعساز
مادربزرگی داشتم که ظاهرا خواندن و نوشتن نمیدانست، ولی باهوش و پرحافظه بود. همیشه پای منبر وعاظ میرفت و هر چه را میگفتند به خاطر میسپرد همین که از در خانه وارد میشد شروع میکرد به بازگو کردن منابر وعاظ؛ احادیث و روایات زیادی به خاطر داشت.
به خاطر علاقه زیادی که به من داشت،مقدار زیادی از دوران کودکیم را نزد او میگذراندم، از داستانهای انبیا و اولیا زیاد برایم تعریف میکرد و این باعث شد که روز به روز به مسایل مذهبی علاقمندتر شوم. از مسایل طب قدیم نیز زیاد اطلاع داشت و پیوسته برای ما تعریف میکرد.
مادربزرگم مرا زیاد به مسجد میبرد، از همان طفولیت به مسجد عادت کردم. شاید هشت ساله بودم که از منبر وعاظ استفاده میکردم و مطالب اسلامی برایم بسیار لذتبخش بود و در خاطرهام نقش میبست.
وبلاگ زندگی به سبک اسلامی و ایرانی ، اقدامی کوچک در راه تحقق هویت واقعی ما ایرانیان مسلمان است . هویتی که ما را از دیگران جدا کند و با اتکاء به آن به خود ببالیم و تاثیر گذار باشیم . "این وبلاگ" بنا دارد قدمی بر دارد برای پاسخ دادن به این پرسش رهبر عزیزمان که" چرا باید به «سبک زندگی» اهمیت داد؟" می خواهد این دغدغه را داشته باشد برای پیشرفت همه جانبه برای ایجاد یک تمدن نوین اسلامی.