اما سفر ناصرالدین شاه به فرنگ باعث تغییرات فراوانی دراین نوع پوشش
شد.
حسن بیگی در کتاب طهران قدیم در این باره مینویسد: بعد از سفر ناصر الدین شاه به اروپا واز آنجا که لباس های تنگ و چسبان رقصنده های پتر زبورگ مورد توجه وی قرار گرفته بود، در بازگشت به ایران دستور زنان حرمسرایش زیر جامه های خود را تنگ و کوتاه کنند و معلوم است بعد از مدتی کار افراط تا آنجا رسید که نه تنها زنان حرمسرا، بلکه بسیاری از زنان شاه زادگان وزراء، درباریان و….نیز به تبعیت از زنان شاه طول زیر جامه هایشان را کاهش دادند و این وضع تا زمانی که هوس شاه فرو نشست و نیم تنه و چادر نماز جای آن را گرفت به قوت خود باقی بود.

نیم تنه ای که جانشین ارخالق شد، با آستین شمشیری ساده و یقه برگردان یا
یقه ی عربی بسته برای پوشاندن بالا تنه به کار می رفت و گاهی چادر نماز کوتاهی از
جنس پار چه ی نیم تنه که اگر آن را به کمر می بستند تا پشت پارا میپوشاند جای زیر
جامه های قدیمی و شلوارهای کوتاه را گرفت.همچنین یک بانوی اروپایی به نام
مادام کارلا سرنا که تا مدتی بعد از دومین سفر ناصر الدین شاه به فرنگستان در ایران
حضور داشته و به دلیل جنسیت خود امکان راه بردن به اندرون خانه ها و مشاهده ی وضع
لباس و پوشاک زنان ایرانی در تهران قدیم داشته متذکر شده است که:
«لباس خارج از
خانه زنان ایرانی، از لحاظ یکنواختی نوعی کشتی ونیزی را به یاد انسان می آورد. آنان
دارای هر موقعیتی از نظر اجتماعی باشند، بدون استثنا خود را در چادرهایی به رنگ
سرمه ای می پوشانند . شلوارهای گشادی از چلوار سبز، بنفش، خاکستری یا قرمز رنگ که
مانند جوراب پاها را نیز میپوشاند، به اضافه دمپایی هایی پاشنه دار، پوشاک یکنواخت
همه ی زنان ایرانی را تشکیل میدهد .در داخل خانه ارایش زنان غلیظ تر و پوشش
انان سبکتر و کمتر است. همانقدر که وضع پوشیدن لباسهای سینه باز گاهی در اروپا به
افراط گراییده است، در تهران پوشیدن لباسهایی با دامن های کوتاه و ساق نما میان
خانم ها متداول شده است.
در اندرون خانه ها پوشش زنان عموما عبارت از شلیته کوتاهی است که به زیر کمر بند میشود… هرچه دامن ها کوتاه تر، به همان میزان وضع لباسها مقبول تر است. البته دامن لباس زنان عادی و کلفت ها از لباس خانم های طبقه ی بالا بلند تر است.لباس های کوتاه و چسبان،به طوری که من شنیده ام از طرف مادر ناصرالدین شاه رایج گردیده. گویا از تصویر یک نمایش باله فرنگی که نشانش داده اند خوشش آمده و خواسته است در نحوه ی آرایش ولباس پوشیدن عروس هایش تحولی ایجاد کند؛ به این ترتیب شلیته های دامن کوتاه در محافل زنانه رایج و حتی پیش از نمونه های اصلی کوتاه شده است.»

همین بانو نکته ی بامزه ای دربارهی کوتاهی لباس زنان درباری ایرانی
از قول دختر بچه ای نقل میکند:«هنگام مسافرت شاه به اروپا، وقتی کاروان حامل شاه و
همراهانش در باکو اطراق میکنند، همسر حاکم شهر به اتفاق دختر خرد سالش به دیدار زن
سوگلی شاه می رود و مدتی در اتاق به انتظار می ماند.بعد از مدتی که همسر شاه وارد
میشود.
دختر بچه با مشاهده ی لباس های کوتاه و نا مناسب او خطاب به
مادرش می گوید :این خانم با وجودی که این همه ما را معطل کرد بلاخره فرصت نکرد لباس
کامل بپوشد!»مادام کارلا سرنا در مورد لباس زیر و لباس منزل زنان ایرانی در آن دوره
مینویسد:
«پوشیدن لباس زیر میان خانم ها مرسوم نیست، ولی انان از نوعی نیم تنه
ی گشاد که روی سینه باز میشود استفاده میکنند.همچنان زنان در خانه گاهی
نوعی چادر رنگی خیلی سبک به سر میکنند.انان سر خود را با چار قدی از ململ سفید می
پوشانند و زیر چانه گره میزنند . موی سر آنان که آن را میبافند و به پشت سر می
اندازند به ندرت دیده می شود.
پارچه ی لباسها معمولا از ابریشم، مخمل یا زری مزین به رو دوزی های عالی و خیره کننده است…»
گفتمان ديني دات نت
وبلاگ زندگی به سبک اسلامی و ایرانی ، اقدامی کوچک در راه تحقق هویت واقعی ما ایرانیان مسلمان است . هویتی که ما را از دیگران جدا کند و با اتکاء به آن به خود ببالیم و تاثیر گذار باشیم . "این وبلاگ" بنا دارد قدمی بر دارد برای پاسخ دادن به این پرسش رهبر عزیزمان که" چرا باید به «سبک زندگی» اهمیت داد؟" می خواهد این دغدغه را داشته باشد برای پیشرفت همه جانبه برای ایجاد یک تمدن نوین اسلامی.